ترکیببندی
ترکیببندی یک اثر در جلب توجه بیننده نقش مهمی ایفا میکند. علاوهبر این، رسیدن به یک معنای خاص در کادر نیز بستگی زیادی بهنوع ترکیببندی آن دارد. کسیکه میخواهد از راه تصویر با دیگران ارتباط برقرار کند، باید نظارت و احاطۀ کامل بر کار داشته باشد؛ چراکه تصمیمات او دراینزمینه، تأثیر بسیار مهمی بر نتیجۀ نهایی کار خواهد گذاشت. در یک تعریف کلی، میتوان گفت: جایدادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مدنظر، در سطح دوبعدی یا در فضای سهبعدی، ترکیببندی یا کمپوزیسیون گفته میشود.
ترکیببندی، تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام میشود و بین عناصر تصویری، ارتباط و پیوند ایجاد میکند. نظم و ترتیب دادن، برنامهریزیکردن بین عناصر تصویری، منسجمنمودن قسمتهای مختلف با هم، ترکیبکردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و بالاخره، هماهنگکردن همۀ اجزا با هم، مفهوم ترکیب را مشخص میکند. علاوهبر این، میتوانیم ایجاد هماهنگی و مطابقت بین دو یا چند واحد متشابه یا متفاوت را ترکیب یا کمپوزیسیون بگوییم.
هر نقش و شکلی که در کادر وجود دارد، در برابر شکل و فضای اطرافش، جلوه و معنی خاص پیدا میکند که ناشی از مجموعۀ فعل و انفعالاتی است که عناصر داخل کادر بر خود و بر بیننده دارند. (خط، رنگ، شکل، جهت، بافت، مقیاس، بعد، حرکت و...). هنرمند براساس ذهنیت خویش دست به انتخاب و استفاده از این عناصر میزند. نتیجۀ نهایی کار همان عبارت و بیانی است که درحقیقت، آن را میجسته است؛ ولی معنای یک عبارت بصری بستگی به واکنش تماشاگر نیز دارد. عناصری که نام آنها یاد شد، محرکهایی هستند که بهخودیخود فاقد هرگونه تحرکی هستند؛ ولی نیروهای فیزیکی و روانی که بهواسطۀ آنها برانگیخته میشود، تمام فضایی را که در آن قرار گرفتهاند، دگرگون میکند و بهطورکلی، باعث بهوجودآمدن حالت تعادل یا عدم تعادل میشود. یک خبر بصری به دو صورت میتواند حامل معنی باشد، یکی از راه معنی خاصی که در سنبلها یا رمزهاست و دیگر ازطریق تجربیات یکسان و مشترک ما از محیط اطراف که باعث تداعی معانی از یک خبر بصری میشود؛ بهعنوان مثال، زمانیکه فردی روی یک پا است و تعادل خود را از دست داده است، ما دچار آزار فشار بصری میشویم و بهصورت ناخودآگاه میخواهیم سریعاً تصویر دریافتی را به تعادل و سکون برسانیم.
صحبت حول محور ترکیببندی و مباحث حسی تجربی و علمی آن، میتواند کماکان ادامه داشته باشد؛ ولی دست از جزئیگویی برداشته و انواع ترکیببندی را که بارها و بارها در محیط اطراف شاهد آن بودهاید، بهصورت کلی برای شما بیان میکنیم:
انواع ترکیببندی(کمپوزیسیون)
۱. ترکیب قرینه
نخستین و درعینحال، سادهترین نوع ترکیب است. این خود نوعی برخورد ساده با مفهوم «توازن» در سطح است. این نوع ترکیب معرف زمان، محیط و ذهنیتی آرام، متعادل، موزون و ایستاست و همواره ذهن هنرمند مضطرب، نامتعادل و پویاست. ترکیب قرینه کمتر در آثار هنرمندان مشاهده میشود.
مارک روتکو(mark Rothko) پوستر- مسعود نجابتی
ترکیب قرینه در یک فرش از دستبافته های استان فارس
۲. ترکیب عمودی
ترکیب عمودی معرف روحیهای مثبت و موجب القای کیفیتی ایستا در تصویر است.
مصطفی گودرزی- ابدیت- رنگ روغن روی بوم
پوستر با موضوع عاشور
تصویرسازی- محمدرضا دوست محمدی
۳. ترکیب افقی
ترکیب با حرکت خط افقی کاریست سهل و ممتنع. ایجاد چند خط افقی روی سطح، در ابتدا بسیار ساده بهنظر میرسد؛ ولی به هنگام تنظیم و القای فضا ازطریق آن، نیاز به خلاقیت و تمرکز است.
(Brad holland) برد هلند
راشین خیریه_ تصویرسازی برای کتاب کودک
۴. ترکیب مدور
دایره را نمادی از آسمان و عالم ملکوت میدانند. در طبیعت، این شکل سیال و بدون زاویه را میتوان به هنگام بهار، زمانیکه قطرات درشت باران روی سطح آب میچکد، شاهد بود. همچنین اگر دستمان را از ناحیۀ کتف در فضا بچرخانیم، متوجه بهوجودآمدن دایره خواهیم شد. مسلمانان هنگام مناسک حج، در حرکتی دوار کعبه را میستایند. ازنظر هندسی، این شکل دارای مقاومت و استحکام است و بهقول نقاش معروف، کاندنیسکی: دایره، شکل گسترشیافتۀ یک نقطه است.
مرتضی افشاری- گرداب بلا - رنگ روغن روی بوم
)Hokusai موج بلند اثر هوکوسای(
محمد علی بنی اسدی
۵. ترکیب متقاطع
از تقاطع خطوط عمودی و افقی در یک تناسب حاصل میشود. ترکیب متقاطع تضادی را دربردارد، تضادی بین ایستایی و نرمش.
مرتضی اسدی- حضرت ابوالفضل (ع)- اکرلیک روی بوم
احتضار .هنری پیچ رابینسون
چارلز شیلر
رنگ روغن روی بوم (piet mondian) پیت مندریان
۶. ترکیب مثلثی
این نوع ترکیب، ازجهات بسیاری با ترکیب قرینه شباهت دارد؛ ولی از قوانین آن پیروی نمیکند و بهلحاظ ایستایی از استحکام استثنایی برخوردار است.
کوههای فوجی- هوکوسای( Hokusa)
(Leonardo da vinci)لئوناردو داوینچی
لبخند مونالیزا، رنگ و روغن
۷. ترکیب اریب
حرکت اریب در تصویر، نمایشی از عدمایستایی و تعادل است. حرکت اریب اگرچه در وهلۀ نخست حکایت از ریزش و ناپایداری و نابسامانی دارد؛ همین عوامل منفی، در ذهن هنرمندی خلاق به فضایی سازنده و مثبت تبدیل شده و بهمثابه یک بیانیۀ تصویری قابلتعمق درمیآید.
لوییس هاین
((Lewis hine
(Brad holland)برد هلند
۸. ترکیب متمرکز و غیرمتمرکز
اگر در سطح کاغذی که در اختیار داریم، یک نقطه ایجاد کنیم، تمام توجه به آن نقطه معطوف میشود. حال، با تمرکز و پراکندگی این نقاط میتوانیم هویتی جانبخش به کار دهیم.
(Leonardo da vinci) ترکیببندی متمرکز، شام آخر، لئوناردو داوینچی
(mark citret) ترکیب بندی غیرمتمرکز- مارک سیترت
۹. ترکیب حلزونی
از نام آن پیداست که به چه شکل صورت میگیرد. یکی از ابزارهای ترکیببندی عکس برای هدایت چشم بیننده به نقطۀ مدنظر عکاس، مارپیچ طلایی است. استفاده از این تکنیک در سوژههایی که با نقاط طلایی سازگار نبودهاند، قابل استفاده است. نحوۀ رسم مارپیچ طلایی نیز بهاینصورت است.
معراج، سلطان محمد
۱۰. ترکیب مواج
ترکیبهای مواج به دو گونه معرفی میشوند: نخست، ترکیبی که معرف التهاب و اضطراب درون است؛ مثل آثار ونگوگ و دیگری، ترکیبهای مواجی است به تنظیم موزون و حسابشده.
رنگ روغن روی بوم(Vincent vangogh) شب پرستاره- ونسان ونگوگ
۱۱. ترکیب منتشر
فضا به مفهوم نیوتونی خود که همه چیز را بهصورت توپر و ایستا و نفوذناپذیر معرفی میکند، مطرح نیست؛ بلکه در این نوع از ترکیب، فضا به مفهوم تداوم زمان و فضا، در کل تصویر تبیین میشود. در ترکیب «منتشر» نقطۀ عطف، فضای مثبت و منفی و نور، متمرکز است و ایستایی جایی ندارد و درعوض تداوم گسترش، استمرار و پویایی جایگزین آن شده است.
نقاشی گل و مرغ
کاظم چلیپا- عاشورا- اکرلیک و ترکیب مواد- پنجمین دوسالانه نقاشی ایران
(Wassily Kandinsky) واسیلی کاندینسکی
۱۲. نسبت طلایی
برای تعیین برخی از اندازهها به نسبتهای شکیل و زیبا، معروفترین فرمول، شیوهای است که یونانیان باستان ابداع کردهاند و به «نسبت طلایی» معروف است. نسبت طلایی در اصل، فرمولی ریاضی و دارای زیبایی بصری است. در این روش: ابتدا مربع را با خطی عمود بر دو ضلع مربع به دو مستطیل مساوی تقسیم میکنند، سپس محل تقاطع آن خط با یکی از اضلاع مربع (نقطه A) را مرکز دایرهای به شعاع قطر مستطیل قرار میدهند (فاصلۀ BتاA) و با ترسیم این دایره و تعیین محل تقاطع آن با امتداد ضلع مربع (نقطۀ C)، طول مستطیلی معروف به «مستطیل طلایی» بهدست میآید که عرض آن برابر ضلع مربع است و نسبت این طول و عرض ثابت و دارای زیبایی خاصی است. یونانیان در ساخت بسیاری از اشیا و ابینه و معابد و کورهها و... آن را بهکار میبستند.
قانون یکسوم کادر نیز درواقع، همان مفهوم طلایی است. ۴ خط تقسیمکنندۀ یک کادر، خطوط طلایی و محل برخورد این خطوط، نقاط طلایی نامیده میشود.
خوانندۀ گرامی، حال شما اطلاعات اجمالی دربارۀ ترکیببندی و انواع کلی آن دارید. باید اضافه کنیم ترکیببندی در تمامی رشتهها از طراحی صحنۀ تئاتر تا بستهبندی مواد غذایی، نقش بسیار مهم سازماندهی نهایی را برعهده دارد. انشاءالله در ادامۀ همین مطلب بهتفصیل، به نقش ترکیببندی در رشتههای هنری و کاربردی دیگر خواهیم پرداخت؛ ولی قبل از آن، میخواهیم شما توانایی خود را در دیدن و تشخیص انواع ترکیبها بالا ببرید. بهاینمنظور، تمرینهای پیشنهادی زیر را ارائه میدهیم:
۱. با درستکردن یک کادر ۱۰در۱۵، وسط یک مقوای ۱۵در۲۰ و بریدن آن و درنهایت، رسیدن به یک قاب خالی، میتوانید اطراف خود را از درون یک کادر بنگرید و ناخودآگاه شاهد انواع ترکیببندی خواهید بود. بهاینصورت، چشم شما تربیت شده و قوی میشود و پس از مدتی، بدون کادر مقوایی نیز با درنظرگرفتن کادر نامحسوس، ناخودآگاه زیبا و کادربندی شده و موشکافانه مینگرید.
۲. میتوان بهوسیلۀ جستوجو و یافتن نمونههای تصویری غنی بر دانش بصری اضافه کرد و با نگاهی جستوجوگرانه، برای تشخیص نوع ترکیببندی آثار، به درک عمیق مطلب کمک کرد. بهاینمنظور، آثاری در رشتههای گوناگون هنری با ذکر نام هنرمند و در مواردی، نام لاتین در کنار نام اصلی در متن آمده است که علاوهبر کمک برای یادگیری موضوع مربوط هنگام مطالعه، میتواند منبع خوبی برای دستیابی به دریای بیکران آثار هنری باشد. باید توجه کنید که یک اثر میتواند از ترکیب انواع ترکیببندیهای گفتهشده باشد.
این قرن قرنی است که حق در کره زمین به حاکمیت خواهد رسید. آینده در انتظار توست...
نظرات مطلب